سیاورشن

فرهنگ و هنر هرمزگان

سیاورشن

فرهنگ و هنر هرمزگان

چیزی به نام فوتبال !

 

   امروز وسوسه شدم برای اولین بار بروم و بازی شهرداری مثلا بندرعباس و نساجی قائمشهر را ببینم. نه به خاطر دیدن فوتبال (چون توقعی بیجاست) بلکه به خاطر اتفاقات جالب و عجیبی که برای این تیم افتاده است . تیم در کورس رقابت برای رسیدن به لیگ برتر کشور است و سه بازی ساده به احتساب همین بازی  برایش باقی مانده که مربی اش جناب مجید نامجو مطلق از کار برکنار می شود .

مدیر تیم شهرداری علت اخراج نامجو مطلق را ضعف دانش فنی عنوان کرده است غافل از اینکه این حرف چقدر ناجور است . به دلایل زیر :

۱ ـ انتخاب نامجو مطلق هم یک ضعف دانش فنی بوده است .

۲ـ اینکه تا این زمان متوجه ضعف فنی نشده اند هم به همچنین.

۳ـ مربی جدید این تیم را نمی توان به دلیل نداشتن ضعف فنی کنار گذاشت ! زیرا برکناری نامجو به آن دلیل و منصوب کردن دست نشان به جای او یعنی اینکه دست نشان دانش فنی دارد .و این در دراز مدت شاید به یک معضل تبدیل شود . مسئولین این تیم از هم اکنون باید به دنبال یک بهانه ی قرص و محکم برای اخراج احتمالی سرمربی تازه باشند . بنده عدم نتیجه گیری را پیشنهاد می کنم . چون محتمل تر است .

   بازی امروز را شهرداری مثلا بندرعباس با یک گل به سود خود به پایان رساند . در این بازی میانگین تقریبی پاس های سالم دو تیم به این شرح است . شهرداری یک و نیم پاس سالم پی در پی و نساجی تقریبا یک پاس سالم !

    در تیم شهرداری هدایت شهریاری به نظر من بهترین بازیکن این تیم بود . تماشاگران بندرعباسی هم برای خود عالمی دارند . به هدایت شهریاری لقب گرگ داده اند . امروز که واقعا گرگ بود . بزیک هم خوب بود بر خلاف نظر تماشاگران ! 

   پاس های بلند و گاهی تو در اسماعیل هلالی ، حرکات بدون توپ و زیرکانه ی ادموند بزیک به علاوه ی حضور پر تحرک شهریاری در سمت راست دلخوشی های تیم شهرداری بود .

    بازیکنان نساجی به هر بهانه ای خود را به زمین می زدند و سعی داشتند وقت بازی را تلف کنند . هر گاه که یکی از آنها را با برانکارد به بیرون زمین می بردند تماشاگران یک صدا می گفتند: لا اله ...

 تو گویی که مرداری بر تابوت گذارده اند !

    یک نکته جالب درباره استادیوم تختی هم بگویم بد نیست . شاید تنها یک چهارم تماشاگران بتوانند بازی را به شکل مطلوبی ببیند . به لحاظ شکل قرار گرفتن سکوها خیلی ها مجبور شدند از دیوارهای اطراف استادیوم بالا بروند . در یک صحنه نزدیک بود یک نفرجانش را از دست بدهد.

 

   بنده ی خدا نشسته بود روی یک سقف ایرانتی که ناگهان ایرانیت زیرش شکست با صدای مهیبی به زمین خورد . من که گفتم مرد ! ولی نه ، جان داشت! چند نفری گرفتند و  بلندش کردند تا چند دقیقه گیج بود و نمی توانست حرف بزند . سرش شکسته بود. ما اصرار می کردیم که ببرندش بیمارستان ولی دوستانش می خواستند همان جا درمانش کنند و موفق هم بودند. پس از یک ربع حالش خوب شد و در کمال ناباوری بنده و تنی چند از همراهان دوباره رفت و بر روی گوشه ای دیگر از همان ایرانیت نشست ! 

   به نظر من جالب ترین صحنه بازی همین بود .

                                                                   

 

نظرات 11 + ارسال نظر
بندرجاسک جمعه 17 فروردین 1386 ساعت 01:03 ق.ظ http://jaski.ir

تبریم میگم.
ولی برای همه هرمزگانب هابب که بازیهاب ابن تبم را دنبال میکنند سوال شده که چذا مجید نامجومطلق را که با اون همه دب دبه و کپه کپه اورند بیرونش کردن و یک مربی گمنامی را از کرمان انتخاب کردن.
از گزارشی که دادی ممنونم

از زندگی جمعه 17 فروردین 1386 ساعت 01:26 ق.ظ http://ahmadnia.net

من از فوتبال هیچی نمی دونم اما این یادداشت خیلی بامزه بود :) مخصوصاْ اون جالب ترین صحنه ی بازی که ذکر کردین :))

الهه جمعه 17 فروردین 1386 ساعت 10:39 ق.ظ http://babayebaroon.blogfa.com

غروبی که واسه مزار ناصر سنگ میذاشتن اونجا بودم ، تو وبلاگ از اون غروب بنـدر نوشتم...

چرا شهرداری مثلا بندرعباس؟!...

سیدجلال جمعه 17 فروردین 1386 ساعت 08:45 ب.ظ http://kolger.blogsky.com

سلام
شهرداری مثلا بندرعباس!!!!!
منظورت چن؟

داوری جمعه 17 فروردین 1386 ساعت 09:12 ب.ظ

سیاورشان تو که نه از فوتبال و اصلن از ورزش چیزی حالیته بهتره خودتو سبک نکنی بچسب به همون نقل قول از اینجا وانجا چون چیزی هم جز نقل قول کردن بلد نیستی

ممنون از لطفت ...نقل قول کردن را که شما تایید کرده اید که بلدم و فوتبال را هم خودم اطمینان دارم که بلدم ...این شد دوتا کار ...ناخواسته به آدم روحیه می دهید !

موسا شنبه 18 فروردین 1386 ساعت 08:53 ق.ظ http://zehneziba.blogsky.com/

سلام
جسارت مرا به بزرگواری خود ببخش دوست من اما برای پرداختن به زیر و بم های این موضوع کمی نامنظم نوشته اید.

پرند نیلگون شنبه 18 فروردین 1386 ساعت 11:01 ق.ظ http://www.parnian7.persianblog.com

در مورد پست قبل یه نکته یادم اومد :
از بین طنز پردازان ایرانی : هوشنگ مرادی کرمانی !
نمی دونم تا چه حد با نوشته هاشون آشنایید .
در مورد فوتبال هم چندان اهلش نیستم . اما هر کس نظر خودشو داره و ما خواننده های وبلاگ حتی اگه طرفدار دو آتیشه یه تیم هم هستیم نباید به نظر یه نفر دیگه گیر بدیم !
شاد و پیروز باشید

سعید شنبه زاده شنبه 18 فروردین 1386 ساعت 01:30 ب.ظ

قشنگی کارت اینه که انطوری که دیگران کلیشه ای به هر موضوع نگاه میکنند نگاه نمیکنی .حتی در استادیوم فوتبال تمرکز داری و دنبال موضوعات مورد علاقه خودت هستی.
خدمت اقای داوری هم بگم که اقای داوری هر کس ذلش میخواد میتونه درباره هر موضوعی بنویسه و من از این گزارش فوتبال خیلی خوشم اومد خصوصا ان اقایی که بازی خورده و رفته استادیوم و نزدیک بوده جونش رو در جایگاه تماشاچی ها از دست بده خیلی بازی با هیجانی بوده که حتی تماشاچی هم زخمی شده و این از خصوصیات ورزشگاههای مناطق محرومه.
از موضوعات دیگه هم بنویس سیاورشون
ممنون

چوک محله شنبه 18 فروردین 1386 ساعت 08:49 ب.ظ http://sarekoocha.blogsky.com/

چه جالب تو هم هندری !؟

کاشکه خبر اتداده تا وا هم رفتریم چون مه دقیقا روبروی شما هسترم ( او طرف زمین ) آدرس دقیق: پهلوی غلم ...

هومن شنبه 18 فروردین 1386 ساعت 11:19 ب.ظ

آقا معلوم نیست چرا مربی رو عوض کرده!!!!
ضعف فنی؟!!!
تیم که بد نتیجه نگرفته بود.
پس احتمالا ضعف نافرمانی بوده.شایدم خوشتیپتر بوده.
خدا میدونه والا.
خلاصه این روزها شهرداری بندرعباس کارهای خوشکل زیاد انجام میده.
یه کاره خوشکله دیگش برقراری جشن شبانه دیریا با نظم و ترتیب مثال زدنی بود.اینقدر نظم و ترتیب و هارمونی و زیبایی اونجا موج میزد که من دوست داشتم تا دو روز اونجا رو ترک نکنم !!.
البته در مورد شهرداری مثلا بندرعباس سیا جان خیلی گنگ حرف زدی.اگر منظورت ترکیب بازیکنای بومی و غیر بومیه.
خیلی خوبه ترکیب ان شا الله تغییر میکنه .
هنوز زوده

... به جناب داوری یکشنبه 19 فروردین 1386 ساعت 09:05 ق.ظ

ما که به توانائیهای سیاورشن ایمان داریم!
حالا شما بگید چند مرده حلاجید؟؟؟!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد